مرکز علمی فرهنگی امام حسین (ع)

تحت اشراف حضرت آیت الله عباس کعبی

پیشران های راهبردی حوزه علمیه قم با افق تمدنی

بیانات آیت الله شیخ عباس کعبی باموضوع «پیشران های راهبردی حوزه علمیه قم با افق تمدنی »

بیانات ایت الله کعبی
در جمع کارگروه طرح وبرنامه مجمع نمایندگان طلاب وفضلای حوزه علمیه قم باموضوع «پیشران های راهبردی حوزه علمیه قم با افق تمدنی »

مراد از «پیشران‌ها» در این گفتار، همان محرک‌های راهبردی و محورهایی است که توان ایجاد حرکت در مسیر تمدنی را دارند. این پیشران‌ها به‌سان لوکوموتیوهایی هستند که می‌توانند واگن‌های قطار تمدن را به حرکت درآورند. در ادبیات آینده‌پژوهی، به عناصر پیشران توجه ویژه‌ای می‌شود، چراکه آینده‌نگران برای ترسیم افق‌های پیش‌رو نیازمند شناخت این محرک‌های راهبردی هستند.

هدف نهایی انقلاب اسلامی، تحقق تمدن نوین اسلامی است و در این مسیر، نقش حوزه علمیه قم و نهاد روحانیت امری کلیدی و بنیادین به شمار می‌آید. انقلاب اسلامی، یک انقلاب تمدنی است و رسالت آن، احیای اسلام ناب محمدی و مکتب اهل بیت علیهم‌السلام برای انسان معاصر بوده است؛ آن هم در شرایطی که جهان در سیطره دو بلوک شرق و غرب قرار داشت و اسلام و مسلمانان در حاشیه قرار گرفته بودند. انقلابی که در چنین شرایطی شکل گرفت، امیدی برای احیای هویت اسلامی پدید آورد.

امروز، پس از گذشت نزدیک به نیم قرن از پیروزی انقلاب اسلامی، شاهدیم که افق‌های تمدنی انقلاب در سطح منطقه و جهان، به گونه‌ای شکل گرفته که اقتدار نظام سلطه دچار تزلزل شده و هیمنه آمریکا و دیگر قدرت‌های استکباری در حال فروپاشی است. این واقعیت از آنجا روشن می‌شود که این قدرت‌ها بدون حضور و نقش‌آفرینی جمهوری اسلامی ایران نمی‌توانند برنامه‌های خود را در سطح منطقه‌ای و بین‌المللی پیش ببرند.

از این رو، راهبرد آنان در قبال ایران اسلامی، همراه‌سازی است. این همراه‌سازی از نگاه آنها دارای چند بعد است: نخست، هضم تمدنی ایران در تمدن غربی؛ اگر این هدف محقق نشود، تلاش خواهند کرد ایران را در چهارچوبی محدود مهار کنند و میدان تأثیرگذاری آن را کاهش دهند. در صورت ناکامی در این دو مرحله، به رقابت تمدنی با ایران روی خواهند آورد، به‌نحوی‌که ایران را به‌عنوان یک واقعیت تمدنی بپذیرند اما اجازه بسط نفوذ آن را ندهند.

تمدن غرب مولود قرن‌ها تجربه، اندیشه و انقلاب صنعتی و فکری است که از قرون وسطی رخ داد و بعد از ۸ قرن جواب داد یعنی قرن ۱۸ و ۱۹ پا گرفتند، قرن ۲۰ به اوج رسید و الان به سمت افول می‌رود و یک تمدن اسلامی در حال ظهور به‌عنوان بدیلی تمدنی و قدرتی نوظهور در عرصه جهانی در حال مطرح شدن است.

در این مسیر، حوزه‌های علمیه و روحانیت نقشی محوری در تحقق تمدن نوین اسلامی ایفا می‌کنند و از این منظر، پیشران‌ مرکزی تحقق تمدن اسلامی، «جهاد تمدنی» است.

جهاد تمدنی به این معناست که تمامی عناصر و نهادهای حوزه علمیه، از طلاب سطوح مختلف گرفته تا مجتهدان و مراجع عظام، باید خود را مجاهد فی‌سبیل‌الله بدانند؛ همان‌گونه که فرهنگ حوزه بالاترین افتخار را در «سربازی امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه» می‌داند و برای بسترسازی ظهور مجاهدت می‌کند.

مجاهد فی سبیل الله باید برای تحقق عدالت و صلح و امنیت جهانی بر پایه توحید و رهبری الهی انسان شایسته و برپایه کرامت انسان تلاش کند. در جهانی که مناسبات ظالمانه بر آن حاکم است، سربازان امام زمان باید این مناسبات را به مناسبات عادلانه تبدیل کنند. این تلاش، در فرآیند تحقق ظهور، جهاد فی سبیل الله است.

بنا بر روایت امام سجاد علیه‌السلام، هر کس در عصر غیبت بر ولایت اهل‌بیت ثابت‌قدم بماند، پاداش هزار شهید از شهدای بدر و احد را دریافت می‌کند، چراکه مجاهد فی سبیل الله است و جهاد در این زمان در تداوم جهاد در صدر اسلام و عاشورا است.

جهاد تمدنی و این راهبرد کلان برآمده از عقلانیت دینی و روحیه انقلابی است و رسالت حوزه این است که این دو را بالا ببرند.

از این منظر، جهاد تمدنی ترکیبی از سه عنصر اساسی است:

۱. جهاد مرزبانی و دیده‌بانی دینی و تمدنی:
روحانیت باید همانند مرزبانان، مراقب نفوذ دشمنان باشد و همچون دیده‌بانان، قدرت تحلیل و پیش‌بینی تهدیدات را داشته باشد. تقویت اجتهاد پویا، پاسخگو و بن‌بست‌شکن یکی از ابعاد این جهاد است.

۲. جهاد تبیین: به معنای امتداد فرهنگی باورها و ارزش‌های اصیل و تمدن‌سازی نرم یعنی در واقع ذهن را باید اشباع کنیم و روح و روان و عاطفه را باید همراه کرد و بین عقلانیت و احساسات توازن ایجاد کرد.

۳. «جهاد میدانی » که همان مقاومت در برابر سلطه‌طلبی آمریکا و نظام سلطه جهانی است.

این ۳ محور مبتنی بر محور فکری اهل بیت و انقلاب اسلامی است و موتور محرکه گفتمان مقاومت به شمار می‌رود و عدالت گستری و امت سازی را در پی دارد بنابراین این رسالت را برای خود قائل باشیم که سربازی امام زمان به معنای حضور در میدان به عنوان مجاهد فی سبیل‌الله است که بر مدار ساخت جامعه بر اساس ایمان و عمل صالح است

پیشران مرکزی، جهاد تمدنی است و پیشران دوم که وظیفه حوزه‌های علمیه است، اجتهاد متناسب با مقتضیات زمان است. حوزه‌ها باید هم مجتهدان زمان‌شناس و هم مبلغان و محققانی تربیت کنند که با حفظ اصول اجتهاد، به مسائل معاصر پاسخ دهند و فقه باید از مسائل فردی عبور کرده و به فقه نظامات و تمدن‌ساز بدل شود؛ فقهی که بتواند از فقه فروع به فقه تمدن ساز تبدیل شود و در حل مسائل جامعه و عرصه‌های مختلف حاکمیتی، اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی حرفی برای گفتن داشته باشد ؛ علم باید به فکر و فکر به حرکت تبدیل شود و حرکت باید به تحول منکر شود و تحول به تمدن سازی برسد.

پیشران سوم، ولایت فقیه به‌عنوان پیشران نهادی است؛ همه کارها باید به سیاست‌گذاری‌های ولی فقیه ختم شود؛ در عصر غیبت، ولایت فقیه امت ساز است ؛ ولایت فقیه استمرار امامت اهل بیت در عصر غیبت و جهت‌دهی توحیدی مسیر تمدن اسلامی در گرو آن است. رهبری انقلاب اسلامی با مشروعیت الهی و مقبولیت مردمی، موتور محرک تمدن‌سازی است. تمامی فعالیت‌های نظام اسلامی باید با منظومه فکری و راهبردهای ولی‌فقیه هماهنگ باشد.

پیشران چهارم مرجعیت علمی جهانی به‌مثابه پیشران هویتی است؛ برای تحقق تمدن اسلامی، باید به مرجعیت علمی جهانی برسیم. حوزه علمیه قم صرفا متعلق به قم یا ایران نیست و نمی‌تواند فقط به مسائل محلی یا ملی اکتفا کند. نگاه حوزه باید جهانی باشد و بتواند به عنوان مرکز صدور اندیشه با نگاه ایلام ناب و مکتب اهل بیت (ع) در میان نخبگان و افکار عمومی جهان اسلام و فراتر از آن تأثیرگذار باشد. حوزه در گفتمان‌هایی مانند توحید، عدالت، زن، معنویت، خانواده، محیط زیست و… باید در سطح جهانی میدان‌دار باشد.

پیشران پنجم: ظرفیت مردم و شبکه اجتماعی است که به آن پیشران فرهنگی اجتماعی می‌گوییم. شبکه‌سازی با هیئت‌ها، طلاب جهادی، مبلغین بین‌المللی، استفاده از ظرفیت شعائر نظیر عاشورا و اربعین و اعتکاف و… و ایجاد سرمایه اجتماعی بر پایه محبت اهل‌بیت و قدرت نفوذ فرهنگی در لایه‌های مردم محور پیشران مردمی تمدن‌سازی است. اسلام یک دین اجتماعی است و حوزه باید با بدنه جامعه پیوند عمیق و مؤثر داشته باشد.

پیشران ششم نظام آموزشی و پژوهشی تحول‌گرا است که به آن پیشران زیرساختی می‌گوییم. تحول در محتوای آموزشی، روش‌ها و ساختار سنتی حوزه، در کنار حفظ اصالت‌ها، ضرورتی انکارناپذیر است. در برابر نظام‌های اموزشی دیگر نباید منفعل باشیم و نباید ایستا و واپسگرا باشیم ؛ باید پیوند میان حوزه‌ها و مراکز داده‌پردازی، توجه به هوش مصنوعی، علوم انسانی اسلامی و آینده‌پژوهی تقویت شود. تاسیس رشته‌های ترکیبی تا علوم انسانی باید با اجتهاد ترکیب شود و پاسخگوی نیازهای زمان باشد.

پیشران هفتم تجربه‌ی نگاری انقلاب اسلامی و مقاومت است که به آن پیشران تاریخی و تجربی می‌گوییم؛
تجربه‌ها و دستاوردهای نظام اسلامی در حوزه حکمرانی، تحول حوزه، نقش شهدا، ایثارگران، فرماندهان مقاومت، نهادهای انقلابی، و حتی شخصیت‌هایی چون شهید سلیمانی، شهید مطهری، شهید سید حسن نصرالله، شهید رئیسی و دیگران باید مستندسازی شود و از این بابت مکتب مقاومت را نهادینه سازی کنیم.

پیشران هشتم: گفتمان فرهنگی تمدنی عاشورا و اربعین است؛ اربعین رسانه عاشورا است  و نقطه حرکت و تحول جهانی و تجلی مکتب و الهام بخش جهاد و مقاومت و امت سازی است؛  راهپیمایی اربعین رزمایش بین المللی جهاد تمدنی است که و نماد گفتمان جهانی عدالت، معنویت، عزت و مقاومت است.

شنبه ۱۷/ ۳/ ۱۴۰۴ قم

ماهنامه مرکز

ماهنامه شماره ۴۱۹
پیمایش به بالا