در روزگاری که جنگها دیگر تنها با بمباران و عملیات نظامی نیست، دشمنان ملتها به اراده ملی که قلب تپنده جامعه است، شلیک میکنند.
دشمنان میدانند اگر اراده یک ملت را نشانه بگیرند، دیگر نیازی به حمله نظامی نیست؛ آنگاه فروپاشی از درون آغاز میشود.
اراده ملی؛ ستون فقرات استقلال
اراده ملی، نیروی محرکهای است که یک ملت را در مسیر استقلال، بقا، عزت و پیشرفت به حرکت درمیآورد. ملتی مانند ملت بزرگ ایران که ارادهاش را بر پایه ایمان، فرهنگ، اخلاق، فضیلت، ارزشهای متعالی، غیرت دینی، عزت، ولایتمداری، عدالتگرایی و حضور در میدان حماسه و ایثار بنا کند، در برابر طوفانها ایستادگی خواهد کرد. اما اگر این اراده دچار تردید، تفرقه یا بیاعتمادی شود، راه برای سلطه بیگانگان و فروپاشی داخلی هموار میشود. از اینرو، امروز بیش از هر زمان به بیداری در برابر تردید و تضعیف اراده ملی نیازمندیم.
چگونه اراده ملی شکل میگیرد؟
اراده ملی، محصول یک فرآیند تاریخی و اجتماعی است که این عناصر در آن نقش دارند: ایمان دینی و باور به رسالت تاریخی ملت، باورها و ارزشهای متعالی، غیرتمندی و عزت اجتماعی، و اعتماد مردم به دولتمردان، رهبری شجاع، مردمی و الهامبخش، وحدت کلمه در برابر تفرقهافکنی دشمن، فرهنگ ایثار، فداکاری، مسئولیتپذیری و مشارکت فعال
عوامل تضعیف اراده ملی
دشمنان بیرونی و ضعفهای درونی، هر دو میتوانند اراده ملی را هدف قرار دهند: فساد، بیکفایتی و تبعیض در ساختارها، تفرقه قومی، مذهبی یا جناحی، اعتماد سادهلوحانه به بیگانه و خطای محاسباتی، جنگ روانی، تبلیغات منفی و تحقیر توان داخلی از عوامل تضعیف کننده هستند.
چگونه اراده ملی تقویت میشود؟
در برابر این تهدیدها، راهکارهایی برای تقویت اراده ملی وجود دارد:
از جمله تقویت اعتماد متقابل میان مردم و حکومت، تقویت باورها و ارزشها و عزت اجتماعی، و گسترش مشارکت مردم در تصمیمسازی، مانند تشویق به حضور گسترده در انتخابات، بهرهگیری از تجربههای تاریخی مقاومت و پیروزی، رهبری شجاع و مردمی که الهامبخش باشد، حضور همدلانه مردم در میدانهای خطر، فداکاری و مسئولیتپذیری، و شکلگیری حماسه اقتدار ملی
عبرتهای تاریخی از ضعف اراده ملی
تاریخ ایران، نمونههای تلخی از فروپاشی اراده ملی را در خود دارد از جمله سقوط خوارزمشاهیان در برابر مغول که نتیجه بیتدبیری و ستم داخلی بود، فروپاشی صفویان بهدست افغانها که حاصل فساد، ستم و بیاعتمادی مردم بود؛ در جنگهای جهانی، ضعف حکومت ایران منجر به اشغال و تحقیر ملی شد.
همچنین وابستگی رضاشاه و محمدرضا شاه به استعمار، اراده ملی را تضعیف کرد؛ کودتای ۲۸ مرداد، نتیجه تفرقه داخلی، جنگ روانی، تضعیف آیتالله کاشانی و اعتماد مصدق به آمریکا بود.
فتنه ۸۸ و اغتشاشات اخیر، نتیجه بیبصیرتی، خودخواهی، قدرتطلبی، نفوذ و تلاش دشمنان برای شکستن اراده ملی از درون بود.
نمونههای درخشان از قدرت اراده ملی
در برابر آن عبرتها، تاریخ ایران پر است از لحظاتی که اراده ملی، معجزه آفرید:
قیامهای ۱۹ دی قم و ۲۹ بهمن تبریز، جرقههای انقلاب اسلامی را روشن کردند و در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ با پیروزی عزتمندانه انقلاب اسلامی به ثمر نشستند؛ دفاع مقدس، نماد عالیترین شکل اراده ملی بود؛ ملتی یکپارچه و مقاوم در برابر قدرتهای غرب و شرق که در کنار صدام جنایتکار و متجاوز بودند، ایستاد.
حماسه ۹ دی ۱۳۸۸، تبلور بصیرت، وحدت، ولایتمداری و پاسخ قاطع مردم به فتنه و تلاش دشمن برای ایجاد شکاف داخلی و تضعیف اراده ملی بود.
جنگ ۱۲ روزه خرداد ۱۴۰۴، آزمونی دیگر بود؛ رژیم صهیونیستی با حمایت ومشارکت آمریکا حملهای تمامعیار آغاز کرد، اما ملت ایران با حضور و ایستادگی تاریخی، اتحاد مقدس ملی، نیروهای مقتدر مسلح، روحیه شهادتطلبی و فداکاری، پیروزی قاطع را رقم زد. با هدایت رهبری حکیم و شجاع، ملت بزرگ ایران شکست راهبردی بر آمریکا و صهیونیستها تحمیل کرد و آنان را وادار به عقبنشینی ساخت.
دشمنان تلاش میکنند در فضای «نه جنگ، نه صلح»، آرامش ملی را نشانه بگیرند و با التهابآفرینی مصنوعی، روحیه ملی را تخریب کنند. نمونه اخیر آن، رأی منفی شورای امنیت سازمان ملل متحد در ۲۸/۶/۱۴۰۴ به پیشنویس قطعنامهای بود که خواستار ادامه رفع تحریمهای بینالمللی علیه ایران بود. جمهوری اسلامی ایران این تصمیم را «دارای انگیزه سیاسی» و «جانبدارانه» دانست. رأی به فعالسازی مکانیسم ماشه و رأی منفی به ادامه رفع تحریمها در شرایطی که هرگونه فشار و تحریم علیه ملت ایران اعمال شده، در حقیقت جنگ روانی و شلیک به اراده ملی بود؛ ترفندی که از پیش شکستخورده است.
وظایف امروز ملت و مسئولان
ملت ایران باید با تقویت باورها و ارزشهای اسلامی، و دولتمردان با خدمت صادقانه و افزایش اعتماد عمومی، شکست دیگری بر دشمن تحمیل کنند.
صیانت از اتحاد مقدس و وحدت کلمه، بصیرتافزایی و حضور در صحنه، همچون گذشته دشمنان را وادار به عقبنشینی خواهد کرد.
لازم است بیش از هر زمان بر مردم بهعنوان پشتوانه اصلی نظام تکیه شود و فرهنگ مقاومت، ایثار، خداباوری و خودباوری گسترش یابد.
شور و شوق اجتماعی، روحیه همدلی و همافزایی میان مردم باید در جهت تقویت عزم و اراده ملی افزایش یابد.
دولتمردان باید از تجربه سعدآباد، برجام و فریبکاری غربیها در مکانیسم ماشه عبرت بگیرند و در جستوجوی راهحلهای داخلی، با پشتوانه اراده ملی و کار جهادی باشند.
دلخوشی به مذاکرات و غفلت از تجربههای تاریخی، نهتنها مشکلات را حل نمیکند بلکه کشور را گرفتار بحرانسازی دشمن میسازد.
باید بدون مماشات در جهت تأمین عدالت، احیای حقوق عامه و گسترش آزادیهای مشروع تلاش کرد و با فساد و تبعیض در همه عرصهها مبارزه نمود.
مراقبت شود هیچگاه در دوقطبیسازیهای کاذب گرفتار نشویم؛ چرا که تفرقه و حاشیهسازی، اراده ملی را تضعیف میکند و بیعملی و سستی بهدنبال دارد.
بیاعتنایی به نقش مردم در تصمیمسازیها، بهویژه در صیانت از اخلاق، آداب و عفت عمومی، اراده ملی را تخریب میکند.
امکان اجماع سازی
یکی از نکات امیدبخش امروز، امکان اجماعسازی ملی است. رهبر انقلاب در دیدار اعضای هیئت دولت (۱۶ شهریور ۱۴۰۴) فرمودند:
«همدلی و همراهی رؤسای سه قوه تحسینبرانگیز است اما بخشهای تصمیمساز و تصمیمگیر هم باید در این روند فعال باشند؛ فرصت کنونی اجماعسازی در کشور با وجود سلیقههای گوناگون بیشتر از گذشته است و باید از آن برای کارهای مهم از جمله سبککردن بدنه دولت و کاهش دستگاههای زائد استفاده کرد.»
«وَیُرِیدُ اللَّهُ أَنْ یُحِقَّ الْحَقَّ بِکَلِمَاتِهِ وَیَقْطَعَ دَابِرَ الْکَافِرِینَ (۷) لِیُحِقَّ الْحَقَّ وَیُبْطِلَ الْبَاطِلَ وَلَوْ کَرِهَ الْمُجْرِمُونَ (۸)» (سوره انفال)
۲۹/۶/۱۴۰۴
عباس کعبی